Friday, March 15, 2013

Restless



                                        

 حس گیجی و ندونستی که چنگ‌هاش رو با بی‌رحمی توی مخت فرو کرده و چمبره زده روی روحت و سایه انداخته روی دلت. حس نفرتی که با انزجار به تیکه‌پاره‌های عشقت نگاه می‌کنه و افسوس می‌خوره از این‌که اون عشق ِ آش‌ولاش شده هنوز داره نبض می‌زنه و بی‌خیال نمی‌شه، حتی وقتی که هیچ چیزی به جز غم، تو وجودش نیست. حس دردی که جزئی از روحت شده و داری باهاش زندگی می‌کنی و اجازه می‌دی ذره‌ذره از شیره‌ی احساسات تغذیه کنه و بزرگ‌ و بزرگ‌تر شه. حس خواستنی که عین یه دیو از زمین بلندت کرده و داره توی هوا تکون‌تکونت میده و دل و روده‌تو می‌ریزه بیرون و حس نخواستنی که عین طوفان میاد و لاشه‌تو پرت می‌کنه تو عمق چاهِ نا امیدی. حس صبری که عین عنکبوت، رو تار و پود ِ بدنت می‌خزه و بی‌قراریت رو به نهایت می‌رسونه و حس بی‌صبری که دیوانه‌وار موهاتو می‌کشه و تو گوشت جیغ می‌زنه. حس ناامیدی که هر روز به پات می‌افته و التماست می‌کنه که دست برداری و همه‌چیزو فراموش کنی. حس ناامیدی که با گریه و زاری اشاره می‌کنه به دلت و لت و پار بودنشو به روت میاره و تو گوشت زجه می‌زنه و میگه بس کن و با زجر ازت می‌خواد که بیشتر از این دل رو له نکنی. حس امیدی که خودخواهانه زنجیرت کرده و نمی‌ذاره در بری. چاقو گرفته زیر گلوت و تمام حس‌های دیگه رو تهدید می‌کنه که اگه بخوان آزادت کنن، خرخرتو تیکه پاره می‌کنه. حس امیدی که مریض‌گونه اسیرت کرده.

Among The Ruins

I am the life that learned to die...
Shadows of my haunted soul are slowly vanishing as my hatred grows....

Sunday, January 20, 2013

The Last Tale...

i've opened the gate & now it's too late.the great one will appear,the ultimate death draws near.opium has left my veins.reality's gruesome knives lacerate my flesh.but i'll never cry.
echoes resound through the years.silent screams that will never leave.
slowly i drift to slumbed exhausting to awake in another reality,more unforgiving & cruel.now im standing beside the dead.i wish i had had sth i've never imagined.u're just one.one among others.they're taking me away,away 4 good.
w8ing in terror.they're coming 4 me.demons of my sleep returning through the ages.plz leave me be within these shades of grey,soulless nonexistent flame must be extinguished without a single tear.
i bid farewell 2 everything & cast my last breath.final touch of pain remains my dearest & only friend.